هفته 6
سلام هلوی مامان خوبیییییییییی؟؟ دلم برات تنگ تر از قبل چون حالا می دونم که تو وجودمی و من نمی تونم ببینمت عسلم. بماند که هنوز باورم نشده که تو با منی بی صبرانه منتظرم تا دکتر برام سنو گرافی بنویسه و من از حضورت مطمئن بشم. ولی در طول روز بار ها وجودتو بهم نشون میدی. از صبح که پا میشم حالت هام با روز های قبلم خیلی فرق کرده معدم بالا پایین میشه و بیحوصله و کسل و خواب الو هستم هر وقت به بابا می گم حالت تهوع دارم بهم می خنده حق داره چون متوجه یه نشونه از تو میشه. نا گفته نمونه که نی نی خیلی تنبل و شکمویی هستییییییییی چون من همش دلم می خواد بخوابممممم و غذا بخورم هی تصمیم میگیرم رژیم غذایی مو متعادل کنم تا چاق نشم اما مگه میزاری تا می خوام...